خانه ی من در انتهای جهان است...

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد/ گمان مبر که مرا درد این جهان باشد

خانه ی من در انتهای جهان است...

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد/ گمان مبر که مرا درد این جهان باشد

خانه ی من در انتهای جهان است...

خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
و ماه ـ عشق ِ بلند ِ من ـ ورای دست رسیدن بود.
دختری از دیار فرزانگان
دانشجوی کارشناسی حقوق، دانشگاه آیت الله بروجردی.
تمام مطالب این وبلاگ متعلق به نویسنده است و کپی فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

خسته ام...

جمعه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۵۹ ب.ظ

جدیدن حوصله ی هیچ چیزی رو ندارم، نمیدونم چرا، نمیدونم چه مرگم شده اما... فقط میدونم خسته‌م، خیلی خسته... .

دلم میخواد تموم شم، از درس خوندن خسته‌م، از کار کردن خسته‌م، از کارای خونه خسته‌م، از خرید کردن خسته‌م، از کتابام، از کامپیوترم، از گوشیم از خودم ... از دنیا خسته‌م...

بعضی وقتا با خودم میگم: تو که ایییینقدر تو زندگیت تلاش میکنی، آخرش قراره چی بشه؟؟!!! هیچی...

هیچی نمیشه! کسی هست که قدر بدونه؟ نه... کسی هست که تشکر کنه؟ نه... کسی هست که همراهیت کنه؟ نه... کسی هست که کنارت باشه و کمکت کنه؟ نه... . نیست... هیشکی نیست... .

چقدر امشب دلگیرم...:(

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۱۶
دختری از دیار فرزانگان

نظرات  (۴)

من هم دل گیرم امشب... 
پاسخ:
:(
۱۶ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۱۲ عزیز الله شهباز نسب
سلام
اگه جای من بودی از 6کتاب 4تجدید میشدی چه میگفتی. 
بابا شکر کن. 
پاسخ:
حداقل شما خودت مقصری که تجدید شد!! چون درس نخوندی!!! ولی من...
چرا اینجوری به خودت نگاه می کنی ...به زندگی...به دور و بریات...
البته من نمیدونم کسی برای چی باید تشکر کنه ازت و یا در چه مقطعی که میگی برای چی بخونم...
چرا باید حتما از دیگران انتظار داشت؟
حتما  درسی رو که می خونی دوسش نداری و گرنه ازش خسته نمی شدی و یا نمیدونی برای چی میخونی که خودتم این و گفتی..
در حدهمین حرفایی که گفتیباید بگم که شاید یه مسافرت با دوستات..بتونه کمکت کنه..
رفتن پیش یه مشاور(حالا خانواده-دانش آموز9)..هر چی..نشستن و درد و دل کردن با چند تا از رفیقای مورد اعتماد و صمیمیت..
حرف زدنبا پدر یا مادرت و راحت درد و دل کردن ...با هرکدومشون که راحت تری..
یه چند لحظه بی خیال شو...چند لحظه آروم باش...
بیا بیرون به ستاره ها نگاه کن چقد قشنگن(البته اگه هوا ابری نی...)))::
یه اهنگ ملایم....از فردا گوش دادن به شادی ها...
ببه خدا فکر کردن...
فعلا اینا یادم بود..
چون کلی گفتی..اینطور گفتم..
ولی همه می تونن...
پس من من نکن.....
تو هم فقط بخند ...
باورت میشه؟ همین الان برو تو اتاقت یا اگه هستی بگو می خوام بلند بلند بخندم...
و بلند بلند الکی بخند....
بگو... ها ها ها....زندگی کجایی بابا ..من جلو زدمت...
هه هه هه ...بخند بلند بلند..
خدا صدای خنده های مارو دوست داره...

پاسخ:
شاید همین طور باشه که شما میگید...
ممنونم:)
گاهی زندگی واقعا خسته کننده میشه...
پاسخ:
اوهوم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">