خانه ی من در انتهای جهان است...

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد/ گمان مبر که مرا درد این جهان باشد

خانه ی من در انتهای جهان است...

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد/ گمان مبر که مرا درد این جهان باشد

خانه ی من در انتهای جهان است...

خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
و ماه ـ عشق ِ بلند ِ من ـ ورای دست رسیدن بود.
دختری از دیار فرزانگان
دانشجوی کارشناسی حقوق، دانشگاه آیت الله بروجردی.
تمام مطالب این وبلاگ متعلق به نویسنده است و کپی فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
امروز رفتیم واسه امتحان دیدم همه قانون دستشون بود!! گفتم: مگه قانون مجازه؟؟؟ آقای " ن" گفت: آره !!! رو کردم به دوستم و گفتم پس فاتحه مون خونده ست!!! گفت: چطور؟؟؟ گفتم مگه یادتون نیست، جلسه‌ی آخر استاد گفت اگه امتحان رو سخت بیارم قانون رو مجاز میکنم!!!!! جمع در سکوت مطلقی فرو رفت و احتمالن همه به این فکر میکردن که چه گلی بگیرن که واسه رشد موها هم خوب باشه!!!!

خلاصه رفتیم سر جلسه ی امتحان با دیدن سوال اول این شکلی شدم:



تماااااااااااام قانون رو زیر و رو کردم ولی حکم قانونی اون سوال رو پیدا نکردم!!!! دو قسمتش رو جواب دادم و قسمت سومش خالی مونده! سوال دوم رو که دیدم ای شکلی شدم:


به همین زیبایی و به همین خوشمزه گی!!!!! مسئله بود!!! البته هر چند که خیلی اذیتم کرد جواب دادن بهش مخصوصا تشخیص قراری که دادگاه قرار بود صادر کنه ولی جوابش رو دادم!! سوال سوم اما :



اصن سوالش به حدی ابهام بر انگیز بود که چند دقیقه ای طول کشید که فهمیدم اصن منظور از سوال چیه!!! ولی خب خدا رو شکر به اینم کامل جواب دادم!!! اما سوال چهارم:



عاقا !! چشمتون روز بد نبینه!! اولا که یکی از موانع تعقیب کیفری رو یادم رفته بود!! تعلیق تعقیب رو با تعلیق مجازات و قرار بایگانی پرونده قاتی کرده بودم اصن یه وضی!!! خیییییییییلی بهم ارفاق کنه از 4 نمره 1 بهم بده!!!!
و اما سوال پنجم:


خداییش سوال خوبی بود هرچند که خیلی گشتم دنبال حکم قانونیش و مغزم داشت منفجر میشد ولی اون رو هم جواب دادم!!

یه لحظه نگا بچه ها کردم دیدم همه شون این شکلی :

خرااااااب !!!! دااااااغون اصن !!!!! یکیشون هم هی غر غر میکرد که آخه استادی همچین امتحانی میگیره که به درس دادن خودش هم غره باشه!!!!
خلاصه حالمون گرفته شد اساسی!!
موافقین ۱ مخالفین ۱ ۹۴/۱۰/۲۰
دختری از دیار فرزانگان

نظرات  (۵)

۲۰ دی ۹۴ ، ۱۹:۰۰ ♫ شباهنگ
عالی بود :)))))
پاسخ:
اصن یه وضی!!!:))))
ای بابا..چرا بعضی استادا انقدر سخت سوال میدن خب؟! :|
پاسخ:
اصن پوستمون رو کند رسمن!!
۲۰ دی ۹۴ ، ۲۰:۲۰ ...ما شیعه ها ...
..........
پاسخ:
:)
وای اون روز بدترین امتحان عمرم بود
امیدوارم نمره دادنش مثه درس دادنش نباشه !!!!
ایشالا که همه نمره خوبی می گیریم :)
پاسخ:
دیدی؟؟؟؟
امروز قبل از امتحان استاد " چ " رو دیدم !!!!! گفتم استاد امتحانتون خییییییییییلی آسون بود !!!!! خندید!!! گفتم بخند! به بدبختی ما بخند!!!
واقعا ؟؟؟
نگفت چی کار کردیم ؟؟
نگفت کی نمره ها رو میزنه ؟؟
پاسخ:
آره !! آقایون هم بودن ایییییینقدر بدم اومد !!! اون آقاهه هست که همه مون بدمون میاد ازش!! ترم پنجمه؟؟؟ میدونی که!!! میگفت استاد امتحان خیلی خوب بوده!!! میخواستم جفت پا برم تو دهنش!!!!
گفت هنوز نگاشون نکرده برگه ها رو !
به نظر میرسه زیاد سختگیری نمیکنه توی صحیح کردن! البته امیدوارم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">