خانه ی من در انتهای جهان است...

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد/ گمان مبر که مرا درد این جهان باشد

خانه ی من در انتهای جهان است...

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد/ گمان مبر که مرا درد این جهان باشد

خانه ی من در انتهای جهان است...

خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
و ماه ـ عشق ِ بلند ِ من ـ ورای دست رسیدن بود.
دختری از دیار فرزانگان
دانشجوی کارشناسی حقوق، دانشگاه آیت الله بروجردی.
تمام مطالب این وبلاگ متعلق به نویسنده است و کپی فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

آمدنت برای من یک معجزه بود...!

جمعه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۳۰ ق.ظ

چند روز پیش میخواستم برم بیرون خرید، خرید لباس نه ها ! خرید خونه ! مانتو و شلوارم رو پوشیدم، رفتم جلوی آینه مقنعه مو سرم کردم، چادرم رو روی مقنعه مرتب کردم و یه نگاه سرتا سری به خودم انداختم! این من بودم؟؟؟ واقعن من؟؟؟ منی که قبلنا به این سادگی لباس نمیپوشیدم! برای یه بیرون رفتن ساده کلللللی بین لباسام میگشتم، کلللللی بین لوازم آرایشم میگشتم، دیروز از فلان رژ استفاده کردم الان اون دیگری رو! این مداد هم که دیگه زیاد ازش استفاده کردم، اون پنکیک دیگه پوستم رو نمیسازه! اون کرم هم که فلانی گفت مارکش جدیدن تقلبی شده!! پس حالا من چطوری برم بیرون؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

بعد قید بیرون رفتن رو میزدم و زنگ میزدم به فلانی، به دختر خاله، به دختر عمو وووو که رفتی بیرون فلان مارک رژ و کرم و پنکیک رو برو از فلان مغازه که فلان جاست بخر برام بیار!! زود بیای ها !! میخوام برم بیرون کار دارم!!!!!!!

اما الان...

یادم نیست کی بوده رفتم سراغ کیف لوازم آرایشم!!!! یادم نیست کی بوده گشتم بین لباسام که با لباس تکراری بیرون نرم!!! الان احساس راحتی میکنم، دغدغه هام فرق کردن، دیگه دغدغه ندارم که رنگ رژم تکراری هست یا نه! اصن رژ دارم یا نه !

الان فقط و فقط من موندم با یه مقنعه و چادر و یه کرم ضد آفتاب ! الان راااااااحت راااااااااحتم!!!

این راحتیم رو مدیون یه نفر هستم که خودش میدونه کیه!

ممنون که هستی!

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۱۶
دختری از دیار فرزانگان

نظرات  (۳)

چه حس خوب میده این راحتی:)
منم چند وقتیه همون کرم رو هم نمیزنم...ولی چادر نیستم:))
پاسخ:
آره خیلی:)
والا من پوستم به شدت به آفتاب حساسه وگرنه اونم نمیزنم:))
منم یکی دو سال پیش این چیزا خیلی برام مهم بود..الان اصلا خودم رو بخاطر اینجور چیزا اذیت نمیکنم و بقول تو واقعا راحتترم :))
پاسخ:
چیزای خیلی مهمتری تو زندگی هست:))
خیلی خوبه
خداروشکر که راحتید

پاسخ:
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">