برگشت اما... اینبار... با قوانین جدید
شاید برای افراد تنهایی مثل من بهترین راهم برای دور ماندن از برخی از جوّ ها همین وبلاگ نویسی باشه اما خب چه کنم که تقریبا آدم بی حوصله ای هستم، بعضی از حرفا به شدت آزام میده و تاب مقاومت در برابرشون رو ندارم. البته خب بعضی از مسائل هم هست که برای دیگران خیییییییلی مهمه ولی کوچکترین اهمیتی برای من نداره! به هرحال هر کسی یه اخلاقی داره و نمیشه تغییرش هم داد! که البته خودم هم علاقه ای به تغییرشون ندارم.
اینجا حرفای دلم رو مینویسم! خاطراتم رو تلخ یا شیرین، نظرات بازه چون معتقدم بستن نظرات (البته بجز در موارد استثنایی) توهین به خواننده محسوب میشه! این ینی تویی که وقت گذاشتی وب منو خوندی حق نداری در موردش نظر بدی!!!!! این ینی احترام نذاشتن به وقت و حوصله ی دیگران! اما...
+ بیایید سعی کنیم همیشه حریم ها رو ولو در فضای مجازی حفظ کنیم
++ قضاوت هامون رو از نوشته ها و کامنت های دیگران عادلانه بیان کنیم، لطفا، خواهشن!
+++ به نظرم این معنی نداره هر روز صب که از خواب بیدار شدیم به وب تک تک دوستامون سر بزنیم و صب بخیر بگیم!!!
++++از اینکه یکی از دوستان وبش رو حذف کرده به شدت ناراحتم!!! خب البته طبق قاعده ی تسلیط " الناس مسلطون علی اموالهم" ولی امیدوارم هنوز به ما سر بزنه.
فعلن فقط همین.
بعدن نوشت: نظراتی که دوستان عزیز ذیل پست قبل گذاشتن محفوظ خواهد موند. البته من اونها رو بی پاسخ نذاشتم و توی وب خودشون پاسخشون رو دادم چون ادب اقتضا میکرد بی پاسخ نمونن.