این وبلاگ رو درست کرده بودم واسه روزهای بی کسیم... واسه تنهایی هام... واسه غصه هایی که نمیتونم به کسی بگم ولی اینجا راحت و بدون دغدغه مینویسمشون... چون کسی نیست که قضاوتم کنه که بهم نسبت ناروا بده ...
اما اشتباه میکردم... توی این دنیا، حتی توی فضای مجازی هم هستن کسانی که... کسانی که... بگذریم...
اینجا دیگه از این به بعد تعطیله...
نویسنده ی این وبلاگ تصمیم داره دنیا رو برای خودش تعطیل کنه...
نویسنده ی این وبلاگ تنها امیدش رو واسه بودن در این دنیا از دست داده...
نویسنده ی این وبلاگ میخواد بره، از دنیای مجازی و از دنیای حقیقی...
نویسنده ی این وبلاگ تمام آرزوهاشو با خودش میبره... میبره تا اطرافیانش بدونن چقققققققققدر غم توی دلش بود و اووووونقدر نگفت و اوووووونقدر ریخت توی خودش تا یه روزی کاسه ی صبرش لبریز شد... تا یه روزی که کسی که خیییییییییییلی دوستش داشت، کسی که خیییییییییییلی روش حساب میکرد دلش رو شکست، بدجوری... اون روز، روز آخر واسش بود...
مراقب حرفایی که به دیگران میزنید باشید، یه حرف خیییییییییییییییییلی ممکنه واسه طرفتون سخت باشه.
خدانگهدار...