سقوط از ارتفاع!
با بچه ها رفته بودیم جایی برای گردش و تفریح! یه جایی اسکان کردیم و با سمیرا رفتیم برای خرید! به فروشگاه که رسیدیم دیدم ای بابا! کیف پولم رو جا گذاشتم!!!!! به سمیرا گفتم: من کیفم رو نیوردم! تو یه چرخی توی فروشگاه بزن تا من برم و کیفم رو بیارم و برگردم!! از سمیرا جدا شدم و رفتم سمت جایی که ساکن شده بودیم، جایی که اسکان کرده بودیم بالای کوهی بود و برای رسیدن به اونجا باید از کوه بالا میکشیدیم!! من بدون توجه به شیب کوه ازش بالا رفتم و وقتی نزدیک قله رسیدم دیدم ای داد بی دود!!!! نمیتونم خودمو بکشم بالا! شیب خیییلی تندی داشت و من نه میتونستم برم بالا و نه میتونستم برگردم!!!!!!! دستامو به این حالت:
گرفتم به برآمدگی کوه و خودمو کشیدم بالا !!! ولی چشمتون روز بد نبینه!!!! مث این کارتون هایی که در دوران کودکی سرگرممون میکردن لاشه ی سنگ از کوه جدا شد و من از اون بالا پرت شدم پایین!!!!!!!!! و دقیقن مث اون آقا گرگه که دشمن میگ میگ بود و از ارتفاع میوفتاد و چندتا ستاره دور سرش میچرخید و بعد بلند میشد به راهش ادامه میداد! چندتا ستاره دور سرم چرخید و بلند شدم و چیزیم هم نشد!!!!!!!!!!!!
خب... این بود خوابی که من دیشب دیدم!!! تعبیرش رو نمیدونم!! ولی خیییییییییلی هیجان داشت!!!!!
نتیجه ی اخلاقی: هیچوقت کیف پولتون رو جا نذارید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سطحی نگر هم خودتونید!!!!!!!!!!!!!!!!!